پدر از این آدم هایی ست که همه جا دوست و آشنا دارد. توی پلدختر هم دوست داشت. قبل از ورود به شهر، بار را داخل گاراژ او مستقر کردیم و خودمان رفتیم و چرخی توی شهر زدیم.

وضعیت شهر را که خبر دارید و من چیزی نمی گویم. 

اصلا عزیز من، چه باور کنی چه نه، این ها فرعیات ماجرا اند . بگذار من اصل مطلب را برایت بگویم . رفیق بابا برای اینکه کمی فضا را ملایم کند برایمان تعریف کرد:

شب سیزده به در با چند تا از دوستان قرار گذاشتیم که فردا بزنیم به دل کوه. یکی از رفقا که همسایه م هم هست، بره سر بریده بود و گوشتش رو آماده کرده بود واسه فردا. ( حتما می دانید که عیش لر ها به کباب است ). سیل که شروع شد، همه هر چی دم دستمون بود ورداشتیم و اومدیم رو پشت بوم ها. ولی این رفیق ما، گوشت رو اورد سر پشت بوم و سیخ و این چیزا رو ! 

بعد به من نگاه کرد و گفت فکر میکنی چی کار کرد دخترم ؟ داشتم هیجان زاده نگاهش می کردم. من بعد از این همه روز وضعیت شهر را دیده بودم و هنوز توی شوک بودم، حالا اصلا سر در نمی آوردم چرا یک نفر از بین تمام اموالش باید فقط گوشت را نجات دهد ! 

گفت هیچی، بساط کباب رو به پا کرد. زنش داشت گریه می کرد و مویه می خوند، خودش سیخ می گرفت و کباب می کرد . می گفت اگرم خواستیم بمیریم با شکم سیر و حال خوب بمیریم. 

پدر می خندید. من هم. خودش هم. 

گفت پشت بوم هامون به هم ربط دارن. خلاصه اون شب با هم غصه می خوردن، ما هم کباب می کردیم. 

تصورش برایم محال بود. اما زیبا بود. خیلی زیبا بود. یک فانتزی عالی ! 

همان لحظه یادم افتاد چند شب پیش توی یادداشت های موبایلم نوشته ام : 

خدایا من نمی دانم این حال و احوال ناکوک تا کجا هست. کاری هم ندارم که چه بر من گذشته و چه بر من خواهد گذشت. فقط از تو می خواهم آن دم ِ آخر، آرام باشم . آرام ِ آرام ! همین ! 

این ماجرایی که من تعریفش را شنیده بودم، چیزی بود شبیه به استجابت دعای من. 

دلم می خواست آن مرد را ببینم و از زبان خودش و همسرش هم ماجرا را بشنوم. دلم میخواست ازش بپرسم چه طور یک آدم می تواند دم ِ مرگ، انقدر راحت باشد . چه طور یک آدم می تواند وقتی همه وحشت زده و غمگین و داغون اند، انقدر آسوده خاطر باشد که خنده و شوخی را کنار نگذارد و بساط کباب به پا کند. دلم می خواست بپرسم این فکر ِ کباب اصلا چه طور در آن لجظات به ذهنش خطور کرده ! 

برای من، اصل ِ سفر همین بود. همین یک خاطره !


مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین وبلاگ ها

آخرین جستجو ها