گاه تمام دلخوشی ام میشود سجاده ی گوشه ی اتاقم. نه به سبب نماز هایی که رویش خوانده ام. که هر چه رویش خوانده ام، مایه ی شرمساری ست . بلکه به سبب نماز هایی که رفقایی امثال ِ ساناز، روی سجاده ام خوانده اند. گاه، خدا را قسم میدهم به پاکیِ آن ها که روی سجاده ام قنوت گرفته اند. که روی سجاده ام سجده رفته اند. گاه تمام دلخوشی ام میشود اینکه سجاده ام متبرک است به آدم های درست و حسابی ِ دم و دستگاه خدا.
برای همین دلم رضا نمیدهد به کنار گذاشتنش. به استفاده از سجاده هایی که هدیه گرفته ام حتی آن ها که متبرک حرم های شریف اند.
درباره این سایت