توی بحبوحه ی بسته بندی های سیل زده ها ایم. خانه مان شبیه خانه ی خود سیل زده ها شده انقدر که به هم ریخته است. صبحی سر صبحانه مادر گفت از شدت آشفتگی خانه نتوانسته بخوابد .
گفتم مادر ِ من توی هال به هم ریخته است، اتاق که مشکلی نداره و سر در نمیارم چرا راحت نمیخوابی؟
نمیدانستم عصبی میشود. گفت دست تو و بابات باشه که میذارید فعلا همین طور بمونه، عین خیالتونم نیست که خونه و زندگی رو هواست.
شش صبح بود. نمیخواستم اذیتش کنم، ولی کرده بودم.
گفت سریع تر جمع و جور کنید و خانه زندگی را به حالت اول در بیاورید.
گفتم یه سر برم دانشگاه، کلاس صبحو میرم بقیشو نمیرم تا شب اوکی میشه همه چی ایشالا.
مسئولیت خرید بعضی مواد خوراکی با من است، پوشیدنی ها است، وسایلی مثل پتو و مواد خام خوراکی مثل روغن و . با پدر است.
ظهر زنگ زدم به مامان تا بپرسم ماشین بیکار است بیایم برش دارم برای خرید؟ گفت از صبح ماشین مشکل پیدا کرده و بابا دنبال تعمیر کردنش است.
آمدم خانه. مادر خودش تازه از خرید برگشته بود.
گفت صبح لاستیک ماشین ترکیده. با حال پر استرسی گفت خدا به بابات رحم کرده واقعا .
گفتم مامان صبح میخواستم ماشینو ببرم، فکر کردم شاید بابا بخواد بره خرید ها رو تکمیل کنه، گفتم بذارمش واسه بابا. اگه من پشت فرمون میبودم و توی اون بارون لاستیکم میترکید، الان باید سمت دانشگاه من میبودید . ( دانشگاه من سمت بهشت زهراست)
به بسته های پخش و پلا توی خانه اشاره کرد و گفت کار ِ اینا بود که به خیر گذشت.
لبخند زدم.
حقیقتا خسته شدم. کتف هایم دقیقا از همان قسمتی که در اربعین درد گرفته بودند، درد گرفته اند . بس که این مدت جعبه جا به جا کردم و کوله پشتی ام را پر از خرید کردم.
اما . حالم خوب است.
حالی مثل حال مادر که صبح میگوید این چه وضعیتی ست که ساخته اید و عصر میگوید سلامت من و بابا از همین وضعیت است.
حالی مثل حال بابا که دیشب زیر باران با کلی جعبه به خانه رسید و گفت نونت نبود ؟ آبت نبود ؟ خب پول میفرستادی تموم میشد میرفت پی ِ کارش . اما توی ماشین گفت سخته ولی سرم درد میکنه واسه این کارا .
حالی مثل حال محمد که میگوید خسته شدم و میرود گیم نت! ولی زود برمیگردد و پیگیر میشود که تا کجا پیش رفته ایم و خودش هم میآید کمک.
دنبال ِ ثوابش نبودم . اصلا جدیدا فکرم به کلمه ای به اسم ثواب قد نمیدهد . دنبال همین حالِ خوب بودم. حال ِ خوب ِ اشتراکی ِ همه ی اعضایِ خانواده .
درباره این سایت